سفارش تبلیغ
صبا ویژن

***معنای دیـــــــدن***

زمـآن هیـج دردی را دوآ نکــرد..

این مَن بودَم

که به مــرور زمـآن عـآدت کردم..

و بـآ این هـَمه،

چه اجبـآر سخـتی اســت،خــَنده...

و بـآور کنیــد که مـَن خوشحـالــَم!

آن زمـآن که عـآشق هـم بودیم،

وقـتی سر چیز هـآی کوچیک قـَهر میکـَردیم

هــَردو می خـَندیدیم

و میگـُفتــیم چه بـَچگـآنه بود قـَهرمـآن..

یــآدم است،

تـو همیشه بــآ دلهــُره میگـُـفتی:

تـَرسـَم از روزی است

که عشـق مـَن رآ هـَم به حــسـآب بچگـی بگـُذاری

حـآل از آن روز هـآ ســآل هـآ میگـُذرد

و مـَن چیزی رآ که تو از آن

دِلهــُره داشــتی

دیدَم!

که رو به رویــَم می ایـستی

و میگــویی

تــو فقـط عـشــق بچگـی ام بــودی...

میبیــنی؟

زمـآنه چه چیـزهـآ که یـآد نمیدهــَد!




نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت 9:30 عصر توسط ز.ا نظرات ( ) |


 Design By : Pichak