اما چرا نزدیک نمی شوی؟... شاید میترسی.... چطور زمانی حرف از سوختن من بود میگفتی حکمت است اما اکنون که زمان سوختن توست پا پس کشیدی؟ دیدم رسم وفاداری را... دیدم که به چه راحتی سوختنم را دیدی دم نزدی... دیدی که چه زیبا سوختم.... در اتشی که نه گلستان و نه سرد...
اتش را روشن کردی میبینی زبانه می کشد
نوشته شده در شنبه 91/6/18ساعت
9:21 عصر توسط ز.ا نظرات ( ) |
Design By : Pichak |